Psst...

Do you want to get language learning tips and resources every week or two? Join our mailing list to receive new ways to improve your language learning in your inbox!

Join the list

Persian Audio Request

Tsalagi
2756 Words / 2 Recordings / 1 Comments


آزادی سازی حمص آغازی برای پایان بخشیدن
بوسيله ى تی یری میسان‬
آزاد سازی حمص، سومین شهر جمهوری عرب سوریه، در جنگ ناتو و شورای همکاری کشورهای خلیج علیه سوریه، رویداد ساده ای بین رویدادهای دیگر نیست. از دیدگاه تی یری میسان، گمان می رود که توافق بین جمهوری عرب سوریه و تجاوزگران، خروج سریع از جنگ را امکان پذیر سازد. این توافق احتمالا با تقسیم تازه ای در نقش هر یک در منطقه همراه خواهد بود.

در سوریه رویدادها در تداوم یکدیگر و در تضاد با یکدیگر صورت می گیرد. در آغاز سال در حالی که واشینگتن پدرخواندگی سازمان گردهمآئی صلح ژنو 2 را با کمال میل پذیرفته بود، در پشت صحنه به تمام درخواست های سعودی ها آری گفت و گردهمآئی را به شکست کشاند. در نتیجه بنظر می رسید که جنگ تا وقتی که دولت های ناتو و شورای همکاری خلیج آن را تأمین مالی کنند، ادامه خواهد داشت. با این وجود، مخفیانه، از دو ماه پیش، گفتگو برای صلح به ابتکار ایران آغاز شد. آزاد سازی حمص که می تواند آغازی باشد برای خاتمه بخشیدن به جنگ تجاوز کارانه، نخستین نتیجۀ این گفتگوها بنظر می رسد.

برای درک این رویدادها، می بایستی بیانیه های رسمی را به یاد آوریم و آن را در سیر تاریخی نشانه های گفتگوهائی که در آن روزها جریان داشت قرار دهیم. برای من نیز فرصتی است تا تحلیل های گذشته ام را تصحیح کنم که به دلیل وجود همین گفتگوهای مخفیانه نمی توانست کامل باشد.

چهار ماه جنگ علیه سوریه

از آغاز ژانویه، واشینگتن استراتژی خود را در مورد سوریه مشخص کرد. رئیس جمهور اوباما مخفیانه کنگره را فراخواند تا برای تأمین مالی جنگ تا پایان سال مالی رأی بدهند، یعنی تا ماه سپتامبر. این روش غیر عادی و ناشایست از دولتی که مدعی دموکراسی می باشد از مردم آمریکا پنهان نگهداشته شده بود و ما تنها از طریق گزارش کوتاهی از سوی آژانس بریتانیائی رویترز [1] به این موضوع آگاهی یافتیم. اعضای پارلمان تحویل سلاح را به گروه های مسلح با مشخصۀ «مخالفان میانه رو» رأی دادند، بی آن که واقعا مشخص کنند که به چه کسانی اسلحه می دهند، زیرا تمام گروه های مخالف و مسلح در سوریه، بی هیچ استثنائی همگی دست به اعمال جنایتکارانه می زنند و همگی این اعمال را با تکیه به تعبیر خود از دین اسلام مرتکب می شوند [2].

هم زمان، شاهزاده بندر بن سلطان به دلیل بیماری در ایلات متحده بستری شد. شاهزاده بندر رئیس مطلق القاعده از سال 2001 و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی از سال 2012 است. شایعه پخش شده است که شاه عبدالله پس از یک دورۀ شش ماهه او را از مأموریت سرنگون سازی بشار اسد بر کنار خواهد کرد.

در ترکیه، دادگستری بر آن شد تا نشان دهد که نخست وزیر رجب طیب اردوغان چگونه جریان پول را به نفع القاعده منحرف می کرده، و «بنیاد کمک های بشر دوستانه» را در مضام اتهام قرار داد که یک انجمن بشر دوستانه بوده و متعلق به اخوان المسلیمن می باشد [3].

سپس ایالات متحده گردهمآئی صلح ژنو را که با همکاری روسیه راه اندازی کرده بودند به شکست واداشت. روز پیش از آغاز گردهمآئی، جان کری توسط بان کی-مون دعوتنامه برای شرکت ایران در این گردهمآئی را باطل اعلام کرد. او هیئتی را به نام «اپوزیسیون سوریه» معرفی کرد که تنها به اعضای شورای ملی محدود می شد، یعنی به همکاران عربستان سعودی منحصر بود. طی سخنرانی مقدماتی اش، دائما پر رنگترین تبلیغات جنگی را مطرح می کرد و از «انقلابی» یاد کرد که پس از شکنجۀ نوجوانان درعا به وقوع پیوسته بود و فهرستی از گزارشات «دربارۀ وقایع هولناک» در رابطه با اعمال شکنجه و اعدام هزاران نفر [4].

در نتیجه گردهمآئی ژنو گفتگوی بی هوده ای بود بین هیئت نمایندگی ملی سوریه که خواهان محکومیت تروریسم با به کار بستن منشور سازمان ملل متحد، و هیئت نمایندگی طرفدار عربستان سعودی با تکیه به پرونده ای حجیم از اتهامات واهی. به شکل شگفت انگیزی بحث و جدل پیرامون موضوعی گره خورد که ظاهرا وجهۀ ثانوی دارد : یعنی سرنوشت ساکنان شهر قدیمی حمص. چندین منطقه در کشور و چندین محل از شهر حمص در محاصرۀ ارتش ملی بود، ولی طرفداران سعودی ها با پافشاری می خواستند که سازمان های بشر دوستانه اجازۀ ورود به حمص قدیمی را داشته باشند.

15 فوریه، نمایندۀ ویژۀ بان کی-مون و نبیل العربی، یعنی اخضر ابراهیمی با توجه به استحکام جمهوری عربی سوریه و سنگینی آن در توازن نیروهای حاضر در صحنه، گفتگوها را به حالت تعلیق درآورد، بی آن که تاریخی در آینده برای از سر گیری آن اعلام کند [5].

طی سه هفته گردهمآئی، از سوی دیگر ایالات متحده گفتگوهائی را با دوستان سعودی اش، و سپس هم پیمانان اروپائی اش در لهستان آغاز کرد تا آنها را برای اقدامات امنیتی در رابطه با بازگشت جهاد طلبان (به کشورهای مبدأ از جمله جهاد طلبانی که از کشورهای اروپائی به وسوریه منتقل شده بودند) تشویق کند. 6 فوریه، وزیر امنیت کشور، جی جانسون، به هم قطاران غربی اش هشدار داده بود که صلح نزدیک است و جهاد طلبانی که از کشورهای غربی به سوریه رفته بودند، به کشورهایشان بازخواهند گشت و ممکن است که دوباره سرمست از خون ریزی در اروپا و ایالات متحده فیلشان یاد هندوستان کند و بخواهند حکومت اسلامی راه بیاندازند [6]. نخستین کشوری که به هشدار پاسخ گفت عربستان سعودی بود و برای شرکت در جهاد 4 تا 20 سال زندان اعلام کرد و سپس نوبت به فرانسه رسید که 23 آوریل طرح گسترده ای برای مبارزه علیه جهاد طلبان را به اجرا گذاشت. به همین مناسبت، در رسانه ها آمار تحریف شده ای را منتشر ساختند و اعلام کردند که بین 10000 نفر از کشورهای غربی و 5000 نفر جهاد طلب در سوریه می جنگیده اند، در حالی که اخضر ابراهیمی طی سال گذشته از 40000 مبارز خارجی حرف می زد و ارتش جمهوری عرب سوریه شمار آنها را 120000 نفر اعلام کرده بود.

کمی بعد از راه اندازی این اردوی تبلیغاتی، اتحادیۀ اروپا دارائی های سوریه را توقیف کرد، و مدعی شد که از این دارائی ها برای تخریب سلاح های شیمیائی استفاده خواهد کرد، یعنی کاری که خلاف منشور سازمان منع سلاح های شیمیائی است و مشخصا می گوید که در نبود توان مالی سوریه، هزینۀ تخریب موکول است به صندوق ویژۀ بین المللی [7].

تمام این حرکات توسط واشینگتن با هم پیمانانش در گردهمآئی های مخفیانۀ شورای امنیت ملی ایالات متحده و رؤسای سرویس های مخفی اروپائی و کاخ سفید طرح ریزی شده بود و بعدا واشینگتن پست این جریان مخفی را افشا کرد [8].

در زمینۀ نظامی، عربستان سعودی برای آتش بس بین گروه های مسلح که تنها به دلیل رقابت جنگ تمام عیاری را علیه یکدیگر به راه انداخته بودند گفتگوهائی را رهبری کرد [9]. این توافقات چندان دوام نیاورد و کشت و کشتار بین خود گروه های مخالف رژیم سوریه از سر گرفته شد. با این وجود، این وضعیت نشان داد که عربستان سعودی تنها مرجعی است که «اپوزیسیون های مسلح» از آن تبعیت می کنند. از سوی دیگر می دانیم که امارات اسلامی در شام مستقیما از سوی شاهزاده عبدالله رحمان آل فیصل، برادر وزیر امور خارجه، رهبری می شود [10].

22 فوریه، غربی ها برای ارسال کمک های بشر دوستانه به سوریه قطعنامه ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رساندند. همان گونه که شارکین در مقام سفیر اعلام کرده است، غربی ها در چندین مورد از این کمک ها به هدف سرنگونی رژیم سوءاستفاده کردند. در واقع تنها 7 درصد کمک های ضروری فراهم گردید، تا سه چهارم کمک ها توسط جمهوری عرب سوریه و یک چهارم توسط مأموران سازمان ملل متحد پخش گردد. با این وجود، عملا، این قطعنامه توسط اپوزیسیون های مسلح زیر پا گذاشته شد و کمک رسانی جمهوری عرب سوریه را در مناطقی که در محاصره و کنترل خود داشت، ممنوع اعلام کردند [11].

27 فوریه، اختلاف نظر بین عربستان سعودی و قطر در مورد اخوان المسلمین لحن تندی بخود گرفت. ریاض روی فراخواست های خود پافشاری کرد و هدایت سوء قصدی را در دوهه به عهده گرفت [12].

در این مرحله بود که گفتگوهای مخفیانه برای آزاد سازی حمص آغاز گردید.

در اواسط ماه مارس، سفیر تازۀ ایالات متحده در سوریه، دانیل روبینشتاین سفارت سوریه در کشورش را بست [13]. سپس، به مناسبت ملاقات رئیس اتحادیۀ ملی در کاخ سفید، به رسمیت شناسی دیپلماتیک این گروه مخالف و طرفدار عربستان سعودی به مناسبات دیپلماتیک با مراتب بین المللی جمهوری عرب سوریه خاتمه می دهد [14].

21 مارس، ارتش ترکیه — عضو ناتو — برای همراهی جهاد طلبان و اشغال شهر کسب وارد خاک سوریه شد [15]. در حالی که ارتش سوریه در تلاش برای محافظت از اهالی ارمنی شهر، جهاد طلبان را بمباران می کرد، ارتش ترکیه یکی از هواپیماهای سوریه را سرنگون ساخت [16]. ارمنستان و تمام کشورهای عضو سازمان امنیت مشترک بی آن که صدایشان شنیده شود علیه آن واقعه ای اعتراض کردند که به کشتار عظیم ارامنه توسط ترک های جوان طی سال 1915 شباهت زیادی داشت. نمایندۀ روسیه در شورای امنیت به این واقعه اعتراض کرد ولی غربی ها از محکوم کردن کشور عضو ناتو در مورد چنین تجاوزی به حاکمیت سوریه امتناع کردند [17].

پایان مارس، عربستان سعودی و قطر به توافق مشترکی دست یافتند. دوهه به تدریج پشتیبانی اش را از اخوان المسلمین متوقف می سازد و از رهبران خارجی خواسته می شود که یکی پس از دیگری «امارات » را ترک کنند. نمایندگان آن نیز از اتحادیۀ ملی سوریه کنار گذاشته شده اند. چهرۀ خدشه دار شدۀ قطر، این کشور را بر آن داشت تا شبکۀ تلویزیونی تازه ای ایجاد کند و به این وسیله چهرۀ الجزیره شبکۀ قدیمی قطر را ترمیم و تلطیف کند [18].

16 آوریل، شاهزاده بندر بن سلطان رسما از مقام خود عزل شد. او پیش از این مشاور امنیت ملی و به همچنین ریاست سرویس های اطلاعاتی سعودی را به عهده داشت [19]. برای برکنار ساختن او، شاه عبدالله از پشتیبانی جان کری که واکنش های شاهزاده در رابطه ما مسئلۀ سلاح های شیمیائی را محکوم کرده، برخوردار بوده است. فرقۀ هفت سدیری (مشهور به آل فهد) که شاهزاده بندر رئیس آن است، مجبور به تبعیت شد. بر این اساس دستگاه سلطنتی در خاندان خود نظم تازه ای برقرار ساخت. از یک سو پادشاه دستور آزاد سازی گروگان های فرانسوی را صادر کرد و از سوی دیگر قانون و موازین تازه ای برای جهاد برقرار ساخت. از این پس، شرکت در جهاد ممنوع است، ولی سعودی هائی که بازمی گردند، زندانی نخواهند شد و به طریق اولی به عنوان فرزندان باز یافتۀ کشور از آنها استقبال به عمل خواهد آمد.

20 آوریل، یکی از شبکه های القاعده در سوریه، امارات اسلامی در شام، چهار گروگان فرانسوی آزاد کردند و تحویل پلیس ترکیه دادند. رسما، این چهار نفر روزنامه نگارانی بودند که توسط عربستان سعودی در بازداشت به سر می بردند (می دانیم که امارات اسلامی در شام تحت فرماندهی شاهزاده عبدالرحمال آل فیصل عمل می کند). آنها بی هیچ داد و ستدی آزاد شدند [20]. با این وجود یکی از چهار گروگان عضو سرویس های مخفی فرانسه بوده و به گزارش مجلۀ آلمانی «فوکوس»، آزادی آنها با پرداخت 18 میلیون دلا ربه امارات اسلامی در شام ممکن گردیده است.

6 می، عربستان سعودی 62 عضو القاعده را به اتهام تدارک سوء قصد علیه مقامات عالی رژیم بازداشت کرد [21].

آزاد سازی حمص

گفتگوها در مورد آزاد سازی حمص طی اوایل ماه مارس آغاز شد. طی 7 تا 9 می به اجرا درآمد. مبارزان و غیر نظامیان که در این عملیات شرکت داشتند، در مجموع 2250 نفر را تشکیل می دادند و اجازه داشتند که با سلاح های سبک و وسائل شخصی شان با اتوبوس شهر را ترک کنند. گزارش مشخص می کند که شیشۀ پنجرۀ اتوبوس ها با رنگ کدر پوشیده شده بود. یک نمایندۀ ایرانی در هر یک از وسائل نقلیه حضور داشت. کاروان اتوبوس ها توسط پلیس تا منطقۀ تحت تصرف شورشیان اسکورت می شد که در فاصلۀ 20 کیلومتری در شمال واقع شده بود.

حمص، که مبنی بر تبلیغات ناتو و شورای همکاری خلیج به عنوان «قلب انقلاب» قلمداد شده است، بی آن که خونی ریخته شود زیر کنترل جمهوری عرب سوریه قرار گرفت. آزادی سازی حمص نشان بارزی است از پایان طرح تکفیریست ها در سوریه. سربازان سوریه با ورود به شهر قدیمی حمص چندین گور جمعی کشف کردند که جهاد طلبان قربانیانشان در آنجا پرتاب می کردند.

پرده هائی مبارزان را از چشم روزنامه نگاران پنهان نگهمی داشته است. از تعداد افسران خارجی بی اطلاع هستیم. ولی تردیدی وجود ندارد که افسران فرانسوی، سعودی و تعدادی آمریکائی نیز در محل حضور داشته اند. آنها سلاح های سنگین خود را بر جا گذاشته اند . می بایستی که به سفر خود ادامه می دادند و از مرز ترکیه مخفیانه عبور و مرور می کردند. دولت سوریه متعهد شده است که راز حضور افسران خارجی را فاش نکند، ولی این موضوع برای روزنامه نگارانی که با مردم در رابطه بوده اند، مثل راز «پلیشینل» است (رازی که همه می دادند).

اگر حضور سعودی ها شگفت انگیز بنظر نمی رسد ولی حضور فرانسوی ها و آمریکائی ها موجب شگفتی است. پاریس از تاریخ مداخله در مالی یعنی از ژانویه 2013 علیه یک گروه دیگر از جهاد طلبان، رسما تماس های خود را با جهاد طلبان در سوریه متوقف کرد. در واقع چنین نبود، تنها مناسبات به شکل مخفیانه تری انجام می گرفت. در مورد آمریکائی ها، خیلی مشهور هستند که وقتی کشتی دچار طوفان می شود، آن را به همپیمانان خودشان واگذار می کنند. با این وجود آنها نیز آنجا بودند.

از این پس، پرسشی که برای ما می تواند مطرح شود این است که نیّت ناتو و شورای همکاری خلیج کدام است. این گونه بنظر می رسد که جنگ به شکل نیکاراگوئی به پایان رسیده است. شاید به دلیل مقاومت جمهوری عرب سوریه بوده و یا شاید به این علت که بیش از پیش داوطلب جهاد نایابتر می شود. واشینگتن نیز تنها از حد پشتیبانی از همکاران سوری خود فراتر نمی رود. از این دیدگاه، آزاد سازی حمص در رابطه با بالا گرفتن جنگ علیه دمشق قرار می گیرد. از یک هفتۀ پیش بارانی از راکت روی پایتخت فرو می ریزد و تا کنون قربانیان زیادی بر جا گذاشته است. با توجه به توازن نیرو در بطن مردم، هیچ تردیدی در مورد پایان سریع جنگ وجود ندارد. 3 ژوئن بشار اسد می بایستی به شکل دموکراتیک با اکثریت آرای شهروندان انتخاب شود، و جنگ نیز می باستی به تدریج خاتمه یابد. تأمین مالی جنگ تا ماه سپتامبر تضمین شده است.

اردوئی که توسط واشینگتن هدایت می شود، جهاد طلبان را متقاعد می سازد که به کشورهای ناتو بازنگردند، و این گونه بنظر می رسد که می خواهند از آنها برای مقاصد دیگری استفاده کنند. از یک سال پیش، فدراسیون روسیه بر این باور است که هدف بعدی غربی ها خواهد بود. به همین علت خود را برای شوک تازه ای آماده می کند، اگر چه نمی داند که این ضربه مشخصا در کجا وارد خواهد شد.

علاوه بر این، آزاد سازی حمص را باید به معنای شکست طرح تسلط بر کشورهای عربی توسط اخوان المسلمین تلقی کنیم. در حالی که از 2007 مخاطبان اصلی و صاحب امتیازان اصلی وزارت امور خارجۀ ایالات متحده که واشینگتن آنها را در ترکیه، قطر، تونس، لیبی، مصر و دیگر کشورها سر قدرت آورده بود، امروز در حال واپس نشینی هستند. آن جریانی که پژوهشگر دانشگاهی رابرت لیکن طی سال 2005 آن را میانه روهائی تلقی می کرد که می توانند جهان عرب را به شکل اسلامی و به حساب آمریکا اداره کنند، از این پس در تمام کشورهائی که قدرت را در اختیار داشتند کنار زده شده اند.

سرانجام، از پیروزی حمص می توانیم در مورد رقابت ایران و روسیه گمانه زنی هائی را مطرح کنیم. روشن است که اگر واشینگتن در رابطه با این پرونده به تهران اعتماد داشته است، علت این بوده است که هر دو دولت از پیش به توافقات کلی دست یافته بوده اند.

این گونه بنظر می رسد که ایالات متحده در حال دوباره مبدل ساختن ایران به ژاندارم منطقه است، همان گونه که در دوران شاه این نقش را به ایران واگذار کرده بود. در چنین چشم اندازی، کمک نظامی به حزب الله، جمهوری عرب سوریه و فلسطین اندکی باید کاهش پیدا کند. و تهران باید هم پیمانانش را به سازش دعوت کند. به ازای چنین خدماتی، واشینگتن دست ایران را در عراق، سوریه و حتی لبنان باز خواهد گذاشت. در نتیجه شیعه گری که از دوران آیت الله خمینی به عنوان نیروئی ضد امپریالیستی مطرح گردید، برای ایران به وسیله ای برای تأیید هویت و اعمال نفوذ تبدیل خواهد شد. چنین تحولی طرح های روسیه و ایالات متحده را در منطقه کاملا مختومه خواهد ساخت. ولی آیا چنین رابطه ای را نباید به دوران پسا بحران اوکرائین موکول کنیم ؟

تی یری میسان‬
ترجمه توسط
حمید محوی

Recordings

  • The Liberation of Homs, Beginning of the End of the Aggression Against Syria ( recorded by fhassani1995 ), unspecified accent

    Download Unlock
    Corrected Text
    more↓

    آزادی سازی حمص آغازی برای پایان بخشیدن
    بوسيله ى تی یری میسان‬
    آزاد سازی حمص، سومین شهر جمهوری عرب سوریه، در جنگ ناتو و شورای همکاری کشورهای خلیج علیه سوریه، رویداد ساده ای بین رویدادهای دیگر نیست. از دیدگاه تی یری میسان، گمان می رود که توافق بین جمهوری عرب سوریه و تجاوزگران، خروج سریع از جنگ را امکان پذیر سازد. این توافق احتمالا با تقسیم تازه ای در نقش هر یک در منطقه همراه خواهد بود.

    در سوریه رویدادها در تداوم یکدیگر و در تضاد با یکدیگر صورت می گیرد. در آغاز سال در حالی که واشینگتن پدرخواندگی سازمان گردهمآئی صلح ژنو 2 را با کمال میل پذیرفته بود، در پشت صحنه به تمام درخواست های سعودی ها آری گفت و گردهمآئی را به شکست کشاند. در نتیجه بنظر می رسید که جنگ تا وقتی که دولت های ناتو و شورای همکاری خلیج آن را تأمین مالی کنند، ادامه خواهد داشت. با این وجود، مخفیانه، از دو ماه پیش، گفتگو برای صلح به ابتکار ایران آغاز شد. آزاد سازی حمص که می تواند آغازی باشد برای خاتمه بخشیدن به جنگ تجاوز کارانه، نخستین نتیجۀ این گفتگوها بنظر می رسد.

    برای درک این رویدادها، می بایستی بیانیه های رسمی را به یاد آوریم و آن را در سیر تاریخی نشانه های گفتگوهائی که در آن روزها جریان داشت قرار دهیم. برای من نیز فرصتی است تا تحلیل های گذشته ام را تصحیح کنم که به دلیل وجود همین گفتگوهای مخفیانه نمی توانست کامل باشد.

    چهار ماه جنگ علیه سوریه

    از آغاز ژانویه، واشینگتن استراتژی خود را در مورد سوریه مشخص کرد. رئیس جمهور اوباما مخفیانه کنگره را فراخواند تا برای تأمین مالی جنگ تا پایان سال مالی رأی بدهند، یعنی تا ماه سپتامبر. این روش غیر عادی و ناشایست از دولتی که مدعی دموکراسی می باشد از مردم آمریکا پنهان نگهداشته شده بود و ما تنها از طریق گزارش کوتاهی از سوی آژانس بریتانیائی رویترز [1] به این موضوع آگاهی یافتیم. اعضای پارلمان تحویل سلاح را به گروه های مسلح با مشخصۀ «مخالفان میانه رو» رأی دادند، بی آن که واقعا مشخص کنند که به چه کسانی اسلحه می دهند، زیرا تمام گروه های مخالف و مسلح در سوریه، بی هیچ استثنائی همگی دست به اعمال جنایتکارانه می زنند و همگی این اعمال را با تکیه به تعبیر خود از دین اسلام مرتکب می شوند [2].

    هم زمان، شاهزاده بندر بن سلطان به دلیل بیماری در ایلات متحده بستری شد. شاهزاده بندر رئیس مطلق القاعده از سال 2001 و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی از سال 2012 است. شایعه پخش شده است که شاه عبدالله پس از یک دورۀ شش ماهه او را از مأموریت سرنگون سازی بشار اسد بر کنار خواهد کرد.

    در ترکیه، دادگستری بر آن شد تا نشان دهد که نخست وزیر رجب طیب اردوغان چگونه جریان پول را به نفع القاعده منحرف می کرده، و «بنیاد کمک های بشر دوستانه» را در مضام اتهام قرار داد که یک انجمن بشر دوستانه بوده و متعلق به اخوان المسلیمن می باشد [3].

    سپس ایالات متحده گردهمآئی صلح ژنو را که با همکاری روسیه راه اندازی کرده بودند به شکست واداشت. روز پیش از آغاز گردهمآئی، جان کری توسط بان کی-مون دعوتنامه برای شرکت ایران در این گردهمآئی را باطل اعلام کرد. او هیئتی را به نام «اپوزیسیون سوریه» معرفی کرد که تنها به اعضای شورای ملی محدود می شد، یعنی به همکاران عربستان سعودی منحصر بود. طی سخنرانی مقدماتی اش، دائما پر رنگترین تبلیغات جنگی را مطرح می کرد و از «انقلابی» یاد کرد که پس از شکنجۀ نوجوانان درعا به وقوع پیوسته بود و فهرستی از گزارشات «دربارۀ وقایع هولناک» در رابطه با اعمال شکنجه و اعدام هزاران نفر [4].

    در نتیجه گردهمآئی ژنو گفتگوی بی هوده ای بود بین هیئت نمایندگی ملی سوریه که خواهان محکومیت تروریسم با به کار بستن منشور سازمان ملل متحد، و هیئت نمایندگی طرفدار عربستان سعودی با تکیه به پرونده ای حجیم از اتهامات واهی. به شکل شگفت انگیزی بحث و جدل پیرامون موضوعی گره خورد که ظاهرا وجهۀ ثانوی دارد : یعنی سرنوشت ساکنان شهر قدیمی حمص. چندین منطقه در کشور و چندین محل از شهر حمص در محاصرۀ ارتش ملی بود، ولی طرفداران سعودی ها با پافشاری می خواستند که سازمان های بشر دوستانه اجازۀ ورود به حمص قدیمی را داشته باشند.

    15 فوریه، نمایندۀ ویژۀ بان کی-مون و نبیل العربی، یعنی اخضر ابراهیمی با توجه به استحکام جمهوری عربی سوریه و سنگینی آن در توازن نیروهای حاضر در صحنه، گفتگوها را به حالت تعلیق درآورد، بی آن که تاریخی در آینده برای از سر گیری آن اعلام کند [5].

    طی سه هفته گردهمآئی، از سوی دیگر ایالات متحده گفتگوهائی را با دوستان سعودی اش، و سپس هم پیمانان اروپائی اش در لهستان آغاز کرد تا آنها را برای اقدامات امنیتی در رابطه با بازگشت جهاد طلبان (به کشورهای مبدأ از جمله جهاد طلبانی که از کشورهای اروپائی به وسوریه منتقل شده بودند) تشویق کند. 6 فوریه، وزیر امنیت کشور، جی جانسون، به هم قطاران غربی اش هشدار داده بود که صلح نزدیک است و جهاد طلبانی که از کشورهای غربی به سوریه رفته بودند، به کشورهایشان بازخواهند گشت و ممکن است که دوباره سرمست از خون ریزی در اروپا و ایالات متحده فیلشان یاد هندوستان کند و بخواهند حکومت اسلامی راه بیاندازند [6]. نخستین کشوری که به هشدار پاسخ گفت عربستان سعودی بود و برای شرکت در جهاد 4 تا 20 سال زندان اعلام کرد و سپس نوبت به فرانسه رسید که 23 آوریل طرح گسترده ای برای مبارزه علیه جهاد طلبان را به اجرا گذاشت. به همین مناسبت، در رسانه ها آمار تحریف شده ای را منتشر ساختند و اعلام کردند که بین 10000 نفر از کشورهای غربی و 5000 نفر جهاد طلب در سوریه می جنگیده اند، در حالی که اخضر ابراهیمی طی سال گذشته از 40000 مبارز خارجی حرف می زد و ارتش جمهوری عرب سوریه شمار آنها را 120000 نفر اعلام کرده بود.

    کمی بعد از راه اندازی این اردوی تبلیغاتی، اتحادیۀ اروپا دارائی های سوریه را توقیف کرد، و مدعی شد که از این دارائی ها برای تخریب سلاح های شیمیائی استفاده خواهد کرد، یعنی کاری که خلاف منشور سازمان منع سلاح های شیمیائی است و مشخصا می گوید که در نبود توان مالی سوریه، هزینۀ تخریب موکول است به صندوق ویژۀ بین المللی [7].

    تمام این حرکات توسط واشینگتن با هم پیمانانش در گردهمآئی های مخفیانۀ شورای امنیت ملی ایالات متحده و رؤسای سرویس های مخفی اروپائی و کاخ سفید طرح ریزی شده بود و بعدا واشینگتن پست این جریان مخفی را افشا کرد [8].

    در زمینۀ نظامی، عربستان سعودی برای آتش بس بین گروه های مسلح که تنها به دلیل رقابت جنگ تمام عیاری را علیه یکدیگر به راه انداخته بودند گفتگوهائی را رهبری کرد [9]. این توافقات چندان دوام نیاورد و کشت و کشتار بین خود گروه های مخالف رژیم سوریه از سر گرفته شد. با این وجود، این وضعیت نشان داد که عربستان سعودی تنها مرجعی است که «اپوزیسیون های مسلح» از آن تبعیت می کنند. از سوی دیگر می دانیم که امارات اسلامی در شام مستقیما از سوی شاهزاده عبدالله رحمان آل فیصل، برادر وزیر امور خارجه، رهبری می شود [10].

    22 فوریه، غربی ها برای ارسال کمک های بشر دوستانه به سوریه قطعنامه ای در شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رساندند. همان گونه که شارکین در مقام سفیر اعلام کرده است، غربی ها در چندین مورد از این کمک ها به هدف سرنگونی رژیم سوءاستفاده کردند. در واقع تنها 7 درصد کمک های ضروری فراهم گردید، تا سه چهارم کمک ها توسط جمهوری عرب سوریه و یک چهارم توسط مأموران سازمان ملل متحد پخش گردد. با این وجود، عملا، این قطعنامه توسط اپوزیسیون های مسلح زیر پا گذاشته شد و کمک رسانی جمهوری عرب سوریه را در مناطقی که در محاصره و کنترل خود داشت، ممنوع اعلام کردند [11].

    27 فوریه، اختلاف نظر بین عربستان سعودی و قطر در مورد اخوان المسلمین لحن تندی بخود گرفت. ریاض روی فراخواست های خود پافشاری کرد و هدایت سوء قصدی را در دوهه به عهده گرفت [12].

    در این مرحله بود که گفتگوهای مخفیانه برای آزاد سازی حمص آغاز گردید.

    در اواسط ماه مارس، سفیر تازۀ ایالات متحده در سوریه، دانیل روبینشتاین سفارت سوریه در کشورش را بست [13]. سپس، به مناسبت ملاقات رئیس اتحادیۀ ملی در کاخ سفید، به رسمیت شناسی دیپلماتیک این گروه مخالف و طرفدار عربستان سعودی به مناسبات دیپلماتیک با مراتب بین المللی جمهوری عرب سوریه خاتمه می دهد [14].

    21 مارس، ارتش ترکیه — عضو ناتو — برای همراهی جهاد طلبان و اشغال شهر کسب وارد خاک سوریه شد [15]. در حالی که ارتش سوریه در تلاش برای محافظت از اهالی ارمنی شهر، جهاد طلبان را بمباران می کرد، ارتش ترکیه یکی از هواپیماهای سوریه را سرنگون ساخت [16]. ارمنستان و تمام کشورهای عضو سازمان امنیت مشترک بی آن که صدایشان شنیده شود علیه آن واقعه ای اعتراض کردند که به کشتار عظیم ارامنه توسط ترک های جوان طی سال 1915 شباهت زیادی داشت. نمایندۀ روسیه در شورای امنیت به این واقعه اعتراض کرد ولی غربی ها از محکوم کردن کشور عضو ناتو در مورد چنین تجاوزی به حاکمیت سوریه امتناع کردند [17].

    پایان مارس، عربستان سعودی و قطر به توافق مشترکی دست یافتند. دوهه به تدریج پشتیبانی اش را از اخوان المسلمین متوقف می سازد و از رهبران خارجی خواسته می شود که یکی پس از دیگری «امارات » را ترک کنند. نمایندگان آن نیز از اتحادیۀ ملی سوریه کنار گذاشته شده اند. چهرۀ خدشه دار شدۀ قطر، این کشور را بر آن داشت تا شبکۀ تلویزیونی تازه ای ایجاد کند و به این وسیله چهرۀ الجزیره شبکۀ قدیمی قطر را ترمیم و تلطیف کند [18].

    16 آوریل، شاهزاده بندر بن سلطان رسما از مقام خود عزل شد. او پیش از این مشاور امنیت ملی و به همچنین ریاست سرویس های اطلاعاتی سعودی را به عهده داشت [19]. برای برکنار ساختن او، شاه عبدالله از پشتیبانی جان کری که واکنش های شاهزاده در رابطه ما مسئلۀ سلاح های شیمیائی را محکوم کرده، برخوردار بوده است. فرقۀ هفت سدیری (مشهور به آل فهد) که شاهزاده بندر رئیس آن است، مجبور به تبعیت شد. بر این اساس دستگاه سلطنتی در خاندان خود نظم تازه ای برقرار ساخت. از یک سو پادشاه دستور آزاد سازی گروگان های فرانسوی را صادر کرد و از سوی دیگر قانون و موازین تازه ای برای جهاد برقرار ساخت. از این پس، شرکت در جهاد ممنوع است، ولی سعودی هائی که بازمی گردند، زندانی نخواهند شد و به طریق اولی به عنوان فرزندان باز یافتۀ کشور از آنها استقبال به عمل خواهد آمد.

    20 آوریل، یکی از شبکه های القاعده در سوریه، امارات اسلامی در شام، چهار گروگان فرانسوی آزاد کردند و تحویل پلیس ترکیه دادند. رسما، این چهار نفر روزنامه نگارانی بودند که توسط عربستان سعودی در بازداشت به سر می بردند (می دانیم که امارات اسلامی در شام تحت فرماندهی شاهزاده عبدالرحمال آل فیصل عمل می کند). آنها بی هیچ داد و ستدی آزاد شدند [20]. با این وجود یکی از چهار گروگان عضو سرویس های مخفی فرانسه بوده و به گزارش مجلۀ آلمانی «فوکوس»، آزادی آنها با پرداخت 18 میلیون دلا ربه امارات اسلامی در شام ممکن گردیده است.

    6 می، عربستان سعودی 62 عضو القاعده را به اتهام تدارک سوء قصد علیه مقامات عالی رژیم بازداشت کرد [21].

    آزاد سازی حمص

    گفتگوها در مورد آزاد سازی حمص طی اوایل ماه مارس آغاز شد. طی 7 تا 9 می به اجرا درآمد. مبارزان و غیر نظامیان که در این عملیات شرکت داشتند، در مجموع 2250 نفر را تشکیل می دادند و اجازه داشتند که با سلاح های سبک و وسائل شخصی شان با اتوبوس شهر را ترک کنند. گزارش مشخص می کند که شیشۀ پنجرۀ اتوبوس ها با رنگ کدر پوشیده شده بود. یک نمایندۀ ایرانی در هر یک از وسائل نقلیه حضور داشت. کاروان اتوبوس ها توسط پلیس تا منطقۀ تحت تصرف شورشیان اسکورت می شد که در فاصلۀ 20 کیلومتری در شمال واقع شده بود.

    حمص، که مبنی بر تبلیغات ناتو و شورای همکاری خلیج به عنوان «قلب انقلاب» قلمداد شده است، بی آن که خونی ریخته شود زیر کنترل جمهوری عرب سوریه قرار گرفت. آزادی سازی حمص نشان بارزی است از پایان طرح تکفیریست ها در سوریه. سربازان سوریه با ورود به شهر قدیمی حمص چندین گور جمعی کشف کردند که جهاد طلبان قربانیانشان در آنجا پرتاب می کردند.

    پرده هائی مبارزان را از چشم روزنامه نگاران پنهان نگهمی داشته است. از تعداد افسران خارجی بی اطلاع هستیم. ولی تردیدی وجود ندارد که افسران فرانسوی، سعودی و تعدادی آمریکائی نیز در محل حضور داشته اند. آنها سلاح های سنگین خود را بر جا گذاشته اند . می بایستی که به سفر خود ادامه می دادند و از مرز ترکیه مخفیانه عبور و مرور می کردند. دولت سوریه متعهد شده است که راز حضور افسران خارجی را فاش نکند، ولی این موضوع برای روزنامه نگارانی که با مردم در رابطه بوده اند، مثل راز «پلیشینل» است (رازی که همه می دادند).

    اگر حضور سعودی ها شگفت انگیز بنظر نمی رسد ولی حضور فرانسوی ها و آمریکائی ها موجب شگفتی است. پاریس از تاریخ مداخله در مالی یعنی از ژانویه 2013 علیه یک گروه دیگر از جهاد طلبان، رسما تماس های خود را با جهاد طلبان در سوریه متوقف کرد. در واقع چنین نبود، تنها مناسبات به شکل مخفیانه تری انجام می گرفت. در مورد آمریکائی ها، خیلی مشهور هستند که وقتی کشتی دچار طوفان می شود، آن را به همپیمانان خودشان واگذار می کنند. با این وجود آنها نیز آنجا بودند.

    از این پس، پرسشی که برای ما می تواند مطرح شود این است که نیّت ناتو و شورای همکاری خلیج کدام است. این گونه بنظر می رسد که جنگ به شکل نیکاراگوئی به پایان رسیده است. شاید به دلیل مقاومت جمهوری عرب سوریه بوده و یا شاید به این علت که بیش از پیش داوطلب جهاد نایابتر می شود. واشینگتن نیز تنها از حد پشتیبانی از همکاران سوری خود فراتر نمی رود. از این دیدگاه، آزاد سازی حمص در رابطه با بالا گرفتن جنگ علیه دمشق قرار می گیرد. از یک هفتۀ پیش بارانی از راکت روی پایتخت فرو می ریزد و تا کنون قربانیان زیادی بر جا گذاشته است. با توجه به توازن نیرو در بطن مردم، هیچ تردیدی در مورد پایان سریع جنگ وجود ندارد. 3 ژوئن بشار اسد می بایستی به شکل دموکراتیک با اکثریت آرای شهروندان انتخاب شود، و جنگ نیز می باستی به تدریج خاتمه یابد. تأمین مالی جنگ تا ماه سپتامبر تضمین شده است.

    اردوئی که توسط واشینگتن هدایت می شود، جهاد طلبان را متقاعد می سازد که به کشورهای ناتو بازنگردند، و این گونه بنظر می رسد که می خواهند از آنها برای مقاصد دیگری استفاده کنند. از یک سال پیش، فدراسیون روسیه بر این باور است که هدف بعدی غربی ها خواهد بود. به همین علت خود را برای شوک تازه ای آماده می کند، اگر چه نمی داند که این ضربه مشخصا در کجا وارد خواهد شد.

    علاوه بر این، آزاد سازی حمص را باید به معنای شکست طرح تسلط بر کشورهای عربی توسط اخوان المسلمین تلقی کنیم. در حالی که از 2007 مخاطبان اصلی و صاحب امتیازان اصلی وزارت امور خارجۀ ایالات متحده که واشینگتن آنها را در ترکیه، قطر، تونس، لیبی، مصر و دیگر کشورها سر قدرت آورده بود، امروز در حال واپس نشینی هستند. آن جریانی که پژوهشگر دانشگاهی رابرت لیکن طی سال 2005 آن را میانه روهائی تلقی می کرد که می توانند جهان عرب را به شکل اسلامی و به حساب آمریکا اداره کنند، از این پس در تمام کشورهائی که قدرت را در اختیار داشتند کنار زده شده اند.

    سرانجام، از پیروزی حمص می توانیم در مورد رقابت ایران و روسیه گمانه زنی هائی را مطرح کنیم. روشن است که اگر واشینگتن در رابطه با این پرونده به تهران اعتماد داشته است، علت این بوده است که هر دو دولت از پیش به توافقات کلی دست یافته بوده اند.

    این گونه بنظر می رسد که ایالات متحده در حال دوباره مبدل ساختن ایران به ژاندارم منطقه است، همان گونه که در دوران شاه این نقش را به ایران واگذار کرده بود. در چنین چشم اندازی، کمک نظامی به حزب الله، جمهوری عرب سوریه و فلسطین اندکی باید کاهش پیدا کند. و تهران باید هم پیمانانش را به سازش دعوت کند. به ازای چنین خدماتی، واشینگتن دست ایران را در عراق، سوریه و حتی لبنان باز خواهد گذاشت. در نتیجه شیعه گری که از دوران آیت الله خمینی به عنوان نیروئی ضد امپریالیستی مطرح گردید، برای ایران به وسیله ای برای تأیید هویت و اعمال نفوذ تبدیل خواهد شد. چنین تحولی طرح های روسیه و ایالات متحده را در منطقه کاملا مختومه خواهد ساخت. ولی آیا چنین رابطه ای را نباید به دوران پسا بحران اوکرائین موکول کنیم ؟

    تی یری میسان‬
    ترجمه توسط
    حمید محوی

  • The Liberation of Homs, Beginning of the End of the Aggression Against Syria ( recorded by morteza08 ), Iranian

    Download Unlock

Comments

Faezeh
March 30, 2022

Hi I think this text needs to be revised. It is not fluent enough.