تهران شهر بزرگیه هم اینکه پایتخت رو معمولا بیشتر از شهرهای دیگه میرسن و هم اینکه توی شهر به این بزرگی هم میشه
قایم شد وهم یه ادم معروف هر هفته توی شهر یه خبری هست یک تئاتر خوب یا یک کنسرت جالب. جمعیت تهران الان حدودا 14 میلیون نفره و تعداد زیادی از دانشجوهای دانشگاه های تهران از شهرستانهای مختلف ایران اومدن اینجا که درس بخونن. اونا شهرهای امن و خانواده هاشون رو ول کردن و دنبال ارزوهای کوچیک و بزرگشون بلند شدن اومدن اینجا.
امروز روز بزرگیه باتون اینجا، نه؟
آره امروز قراره پنج شش نفری رو ببینیم
مریم هستم از قم اومدم و بیست و یک سالمه الان سال سوم ریاضی هستم دوست دارم خونه جای خلوتی باشه که بتونم درس بخونم و شاگرد خصوصی بیارم که تدریس کنم. مخصوصا روزهای تعطیل و جمعه ها مادرم ماهی یکبار بهم سر میزنه و سه چهار روزی هم میمونه.
ببخشید یه لیوان اب لطفا.
مادرم خیلی مذهبی و سخت گیره برای همین وقتی که میاد ما نمیتونیم موسیقی گوش بدیم یا اینکه مهمون داشته باشیم البته روزهایی که مناسبت مذهبی هست من خودم هم ترجیح میدم که تو خونه موسیقی پخش نشه.
چی شد پس؟
چی بگیم آخه؟
عرفان دو ماه پیش، تقریبا یه ماه بعد از باز شدن کافه یه روز به عنوان مشتری اومد و بعد از اینکه نوشیدنی سوم رو سفارش داد به کافه شلوغ نگاه کرد و گفت کمک لازم ندارین؟وقتی بهش گفتم که اینجا اخیرا باز شده و الان بودجه نداریم گفت که پولش براش مهم نیست دوست داره با ادمهای جدید اشنا بشه این حرفش خیلی جالب بود چون عرفان خیلی کم حرف و ارومه خیلی از خودش حرف نمیزنه اما معلومه پشتش به یه جایی گرمه هم خوش پوشه و هم با معلومات. فقط فکر کنم ساعت خوابش به وقت تهران تنظیم نیست که معمولا دیر میاد
میشه یه رمز بذاریم از هر کسی خوشمون نیومد اینجوری نمونیم چی بهش بگیم من خجالت میکشم تو روی مردم بهشون بگم نه.
فکر خوبیه، میشه از زیر میز بزنیم به پای هم یا مثلا سرفه کنیم یا دستمون رو بذاریم روی گوش چپمون.
همون زیر میز از همه بهتره. سرفه کردن خیلی جالب نیست مردم فکر میکنن ما مریضیم
من به پیشنهاد پدر مادرم دنبال هم خونه می گردم. اونا خیلی دلشون می خواد که من هم خونگی با آدمای دیگه رو تجربه کنم.
البته منطقه خونه خیلی برام مهمه چون هر دو سه هفته یه بار پارتی خونه ی منه.
پارتیامون تا صبح طول می کشه . البته خیلی خوش میگذره . خوشحال میشم شما هم یه جمعمون بپیوندین.
تهران شهر بزرگیه هم اینکه پایتخت رو معمولا بیشتر از شهرهای دیگه میرسن و هم اینکه توی شهر به این بزرگی هم میشه
قایم شد وهم یه ادم معروف هر هفته توی شهر یه خبری هست یک تئاتر خوب یا یک کنسرت جالب. جمعیت تهران الان حدودا 14 میلیون نفره و تعداد زیادی از دانشجوهای دانشگاه های تهران از شهرستانهای مختلف ایران اومدن اینجا که درس بخونن. اونا شهرهای امن و خانواده هاشون رو ول کردن و دنبال ارزوهای کوچیک و بزرگشون بلند شدن اومدن اینجا.
امروز روز بزرگیه باتون اینجا، نه؟
آره امروز قراره پنج شش نفری رو ببینیم
مریم هستم از قم اومدم و بیست و یک سالمه الان سال سوم ریاضی هستم دوست دارم خونه جای خلوتی باشه که بتونم درس بخونم و شاگرد خصوصی بیارم که تدریس کنم. مخصوصا روزهای تعطیل و جمعه ها مادرم ماهی یکبار بهم سر میزنه و سه چهار روزی هم میمونه.
ببخشید یه لیوان اب لطفا.
مادرم خیلی مذهبی و سخت گیره برای همین وقتی که میاد ما نمیتونیم موسیقی گوش بدیم یا اینکه مهمون داشته باشیم البته روزهایی که مناسبت مذهبی هست من خودم هم ترجیح میدم که تو خونه موسیقی پخش نشه.
چی شد پس؟
چی بگیم آخه؟
عرفان دو ماه پیش، تقریبا یه ماه بعد از باز شدن کافه یه روز به عنوان مشتری اومد و بعد از اینکه نوشیدنی سوم رو سفارش داد به کافه شلوغ نگاه کرد و گفت کمک لازم ندارین؟وقتی بهش گفتم که اینجا اخیرا باز شده و الان بودجه نداریم گفت که پولش براش مهم نیست دوست داره با ادمهای جدید اشنا بشه این حرفش خیلی جالب بود چون عرفان خیلی کم حرف و ارومه خیلی از خودش حرف نمیزنه اما معلومه پشتش به یه جایی گرمه هم خوش پوشه و هم با معلومات. فقط فکر کنم ساعت خوابش به وقت تهران تنظیم نیست که معمولا دیر میاد
میشه یه رمز بذاریم از هر کسی خوشمون نیومد اینجوری نمونیم چی بهش بگیم من خجالت میکشم تو روی مردم بهشون بگم نه.
فکر خوبیه، میشه از زیر میز بزنیم به پای هم یا مثلا سرفه کنیم یا دستمون رو بذاریم روی گوش چپمون.
همون زیر میز از همه بهتره. سرفه کردن خیلی جالب نیست مردم فکر میکنن ما مریضیم
من به پیشنهاد پدر مادرم دنبال هم خونه می گردم. اونا خیلی دلشون می خواد که من هم خونگی با آدمای دیگه رو تجربه کنم.
البته منطقه خونه خیلی برام مهمه چون هر دو سه هفته یه بار پارتی خونه ی منه.
پارتیامون تا صبح طول می کشه . البته خیلی خوش میگذره . خوشحال میشم شما هم یه جمعمون بپیوندین.